به مامانم میگم میخوام خودمو از پنجره پرت کنم پایین
میگه نههههه
توری پاره میشه پشه میاد تو
به مامانم میگم میخوام خودمو از پنجره پرت کنم پایین
میگه نههههه
توری پاره میشه پشه میاد تو
داشتم با تبلت پسر عموم “Angry Birds” بازی میکردم !
بابام اومد بقلم نشست ، یه سری تکون داد زیر لب گفت :
” آخرشم کفتر باز دیجیتالی شد”
یکی از ظلمایی که تو بچگی به ما میشد ،
این بود که تولدمون بعضیا کادو پارچ و لیوان میاوردن! :|
از بعضیا میپرسی اسم بچه تونو چی گذاشتید ؟
یه چیزی میگن که مجبور میشی بعدش بپرسی به سلامتی حالا دختره یا پسر !؟
_با سلام خدمت عمو زنجیر باف
یه گله ازت داشتم، شما که زحمت کشیدی و زنجیر منو بافتی
آخه مرض داشتی اونو پشت کوه انداختی !؟
_یارو اومده آدرس میپرسه یه ساعت توضیح دادم “سمت راست فلان جا”
خدافظی کرد رفت سمت چپ
-ساق پا چیست ؟
وسیله ای برای یافتن میز در تاریکی !
-روزی که یه چیزی رو مامانت پیدا نکنه ولی تو پیدا کنی اون روز قیامت نزدیکه...خعلی نزدیک!
-یادش بخیر دبستان ( تا کلاس سوم ) ک بودیم اگه نوزده میگرفتیم برای این ک گریه نکنیم بمون میگفتن نوزده برادر بیسته ولی نمیدونم چرا تو دبیرستان و دانشگاه ۹٫۷۵ برادر ۱۰ نیست. والله
-تلفن خونمون زنگ خورد برداشتم بجا اینکه بگم الو بله
گفتم بلو اله !
طرف هم قاطی کرد گفت سلو الام
-بابام از خونه رفت بیرون ماشین رو روشن کرد و رفت یه دیقه بعد دوباره صدای ماشین بلند شد و بوق های ممتد بابام . پریدم تو کوچه میگم چی شده بابا؟ میگه یعنی تو با این هیکل گندت نمی فهمی وقتی بوق می زنم یعنی گوشیمو جا گذاشتم وردار بیار!
خدا وکیلی راست میگه نمی دونم چرا اینو نفهمیدم! چند وقتیه خیلی خنگ شدم!!!
قربون بابای گلم برم!
-مامانم صبح اومده میگه پاشو یه گله مهمون داره میاد . میگم کیا هستن ؟ میگه عمه هات ! فک و فامیله داریم ؟
-آقا پورشه ماشینه بنز هم ماشینه پراید هم همینطور
تا حالا پورشه جرات نکرده بگه پورشه مطمىن
بنز هم نمیگه بنز مطمىن
حالا سایپا با چه رویی گفته سایپا مطمىن خدا میدونه
-يارو داشت رد مي شد، ديد دارن يه نفرو ميزنن. پرسيد:
چرا ميزنيدش؟ گفتند: این ادعاي پيامبري ميكنه.
گفت: بزنيد اون دروغگو رو، من اونو نفرستادم.
-خسیسه به زنش میگه امروز جون یه نفر رو نجات دادم
زنش میگه مگه چیکار کردی ؟
میگه به 1 فقیر ده هزار تومان دادم
دیدم داره از خوشحالی میمیره ازش گرفتم!
یکی از سوالاتی که ذهن منو درگیر کرده
اینه که این آتشنشان های محترم ،
چرا همون طبقه ی اول نمی شینن که وقتی میخوان برن ماموریت
مجبور نشن از اون میله ها سر بخورن بیان پایین؟!
-خواهرم کلاس اول ابتدائی بود.معلم بهشون سفارش کرده بود که املاء رو از راست به چپ بنویسید ریاضی رو از چپ به راست
فرداش اینا املاء داشتن.خواهر باهوش من املاء رو بدون غلط ولی از چپ به راست نوشته بود
معلمشون هم بهش یه بیست از راست به چپ داده بود
من هنوز تو کف اون کار خواهرمم که چطوری با اون سن کمش تونسته بود بدون غلط و خوشگل از چپ به راست بنویسه:)))
خواهر بااستعدادی دارم من:))))
- نمی دونم چه حکمتیه
اینا که میرن بدنسازی اصرار دارن که اصلا سردشون نمی شه
دقت کردین وقتی دعواتون با یکی تمام شد تازه جواب های خوب به ذهنتون میرسه!
دوس دارم یه روز آنقد پولدار بشم که وقتی رانی می خورم؛ اون تیکه آخر آناناس که ته قوطی گیر می کنه واسم مهم نباشه!
.
.
.
یادتونه سر کلاس تخته پاک کن رو خیس می کردیم می کشیدیم رو تخته فکر می کردیم خیلی تمیز شد بعد که تخته خشک می شد می دیدم چه گندی زدیم…! الان همین حس رو نسبت به زندگی دارم
.
.
.
موقع درس خوندن پرزهای موکت هم واسه آدم جذاب می شه، دوست داری ساعت ها بشینی بهشون نگاه کنی.
پارسال شب تولدم، شروع کردم به باز کردن کادوها. به کادوی بابام که رسیدم دیدم یه پاکته که درش بازه. توشو که نگاه کردم دیدم نوشته: هشتاد هزار تومنی رو ...
حیف نون زنگ می زنه به مخابرات می گه: آقا ببخشید سیم تلفن ما خیلی بلنده، اگه می شه لطف کنید از اون طرف یه کم بکشیدش!